کدام نوجوانان بزهکار مي‌شوند؟


 

نويسنده:دکتر فربد فدايي




 
وقتي در روزنامه مي‌خوانيد که يک نوجوان زير 18 سال دست به فروش مواد زده و تا به حال چند مورد درگيري جسمي و ارعاب ديگران داشته يا در تلويزيون مي‌بينيد که با اسلحه سرد يا گرم دست به دزدي يا تخريب اموال زده و بسياري موارد مشابه، حتما با خودتان فکر مي‌کنيد چرا والدين اين بچه‌ها مانع آنها نشدند تا کارشان به اينجا کشيده نشود و چرا در دوره نوجواني يا جواني به جاي حضور در دانشگاه يا محل مناسب سن آنها، پشت ميله‌هاي زندان قرار گرفته‌اند؟
سوال شما به جاست اما نکته قابل توجه آن است که بزهکاري علل زيادي دارد که عمده‌ترين آن، اختلال شخصيت ضد اجتماعي است. به نحوي که 75 درصد مجرمان زنداني را مبتلايان به اين اختلال تشکيل مي‌دهند اما نکته‌اي که شما از آن بي‌خبريد آن است که مقدمه اختلال شخصيت ضد اجتماعي، اختلالي به نام اختلال سلوک است. بچه‌ها در سنين کودکي و نوجواني ممکن است به اين اختلال شايع روان‌پزشکي مبتلا باشند. در کشورهاي غربي حداقل پنج درصد و حداکثر 15 درصد ميزان اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان برآورد شده است. باعث خوشحالي است که اختلال سلوک، برعکس اختلال شخصيت ضداجتماعي قابل درمان است ولي اگر والدين يا مربيان آن کودک، متوجه اين مشکل او نشوند و به موقع جهت تشخيص و درمان به روان‌پزشک ارجاع ندهند، مقدمات شخصيت ضداجتماعي و بزهکاري را در او مهيا ساخته‌اند.

نيمي از موارد اختلال سلوک به اختلال شخصيت ضداجتماعي تبديل مي‌شود. کودکان مبتلا به اين بيماري، برعکس تصور رايج، بيش از آنکه احساس خشم را در بازي‌ها و نقاشي‌ها و گفتگوهاي خود نشان دهند با احساساتي چون ترس، احساس ضعف و تنهايي مواجه‌اند. اين کودکان معمولا از آغاز زندگي دچار طرد و انواع گوناگون کودک‌آزاري شده‌اند. علاوه بر عوامل مستعدکننده داخلي و ژنتيکي، عوامل بيروني مثل محيط خانواده و اجتماع در به وجود آمدن اختلال سلوک دخيل هستند. خانواده‌هاي پرجمعيت، با وضعيت اجتماعي اقتصادي پايين، اختلافات خانوادگي، عدم نظارت پدر و مادر بر کودک و نبودن قوانين و مقررات در محيط خانه و فقدان پدر از مهم‌ترين عواملي است که مي‌تواند کودک را مستعد اين اختلال کند. اگر خانواده و خصوصا پدر بر رفتارهاي کودک نظارت داشته باشد و او از تسهيلات آموزشي، تفريح مناسب و امکانات ورزشي در محيط اجتماعي خود برخوردار باشد، بارز شدن اين اختلال صورت نمي‌گيرد.
اختلال سلوک عامل عمده دروغگويي‌هاي مکرر، آزار جانوران، فرار از مدرسه، نقض جدي مقررات جامعه، منزل يا مدرسه در نوجوانان است و با نزول چشمگير در کارکردهاي اجتماعي، تحصيلي و شغلي نوجوان همراه است. اين بچه‌ها در مدرسه اغلب دچار اختلال يادگيري و کم‌توجهي هستند که موجب فرار از مدرسه، پرخاشگري و ناتواني در ايجاد رابطه با آموزگاران و هم درسان مي‌شود.
منبع: http://www.salamat.com